عنوان و محتوای این پست همون عنوان و محتوای پستیه که تو نودهشتیاست! [لینک]
البته هدف این پست بیشتر غیر از تسلیت گفتن اینه که اگه جای این وبمستر بودید فکر میکنید چه اتفاقی برای سایت شما می افتاد؟
کسی وصیت نامه ای گذاشته تاحالا؟
نام کاربری ایشون تو پرشین تولز اگه اشتباه نکنم اینهjowshany
*********************************
و بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون.
و شكيبايان را بشارت ده. كسانى كه چون مصيبتى به آنها رسيد گفتند: ما از آن خدا هستيم و به او باز میگرديم. صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد، كه هدايت يافتگانند.
محمد جوشنی رو شاید خیلی ها نشناسند ، ولی ادمین نودهشتیا رو چرا !
پسر جوون و پر از ایده ای که سالها پیش کلنگ تاسیس اولین کتابخونه مجازی با این ابعاد رو زد و بالغ بر شش ساله که در این زمینه فعالیت میکنه .
امروز سوم بهمن ماه ، سیزده روزه که ادمین دیگه بین ما نیست. سیزده روز طول کشید تا بتونیم دکمه های کیبورد رو به بازی بگیریم و این کلمات پر از درد رو تایپ کنیم. سیزده غروب دلتنگی بی حضور پر از امید ، پر از زندگی ، پر از پشتکار و پر از خلاقیت ادمین گذشته.
محمد جوشنی به گردن خیلی ها حق داره ، خیلی ها که برای اولین بار جسارت قلم به دست گرفتن رو پیدا کردن و این روزها در بازار تالیف اسمشون زبون به زبون میچرخه ، خیلی ها که برای اولین بار در این فضا دیده شدند ، خوانده شدند و به بار نشستند ، خیلی ها که از سر دیوار های بلند تنهایی و غربت پر کشیدند و اینجا ساکن همیشگی شدند . خیلی ها که به قصد پر کردن اوقات فراغتشون برای اولین بار عضو شدند و حالا سالهاست که سایت مامن تنهایی ها و ناراحتی هاشونه ..
محمدی که نسبت بهش بی انصافی شد و همیشه گذشت و اهمیت نداد. که برخلاف تمام مشکلات کوتاه نیومد و دست از کار نکشید ... به خاطر رسالتی که روی دوش خودش احساس میکرد.
اون رسالت حالا روی دوش همه ی ماست. همه ی ما که توی روزهای خوشی کنارش بودیم و حالا باید امانت دار میراثی باشیم که به یادگار گذاشته.
دست ایشون از دنیا کوتاهه. از همین جا خواهش میکنم از همه ی کسانی که به هر دلیلی از محمد دلخوری داشتند که حلالش کنند. که هر کسی که بشناسدش میدونه این پسر چقدر با محبت و دل نازک بود ، و تمام جدیت و دیسیپلینی که توی این فضا داشت به خاطر مسئولیتی بود که به عهده داشت.
اداره ی سایت بعد از ایشون دست برادرشونه. با امید به هر روز پربارتر شدن و به اوج رسیدن نتیجه ی شش سال زحمت شبانه روزی محمد جوشنی.
سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها ، به باران
برسان سلام ما را ...
البته هدف این پست بیشتر غیر از تسلیت گفتن اینه که اگه جای این وبمستر بودید فکر میکنید چه اتفاقی برای سایت شما می افتاد؟
کسی وصیت نامه ای گذاشته تاحالا؟
نام کاربری ایشون تو پرشین تولز اگه اشتباه نکنم اینهjowshany
*********************************
و بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون.
و شكيبايان را بشارت ده. كسانى كه چون مصيبتى به آنها رسيد گفتند: ما از آن خدا هستيم و به او باز میگرديم. صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد، كه هدايت يافتگانند.
محمد جوشنی رو شاید خیلی ها نشناسند ، ولی ادمین نودهشتیا رو چرا !
پسر جوون و پر از ایده ای که سالها پیش کلنگ تاسیس اولین کتابخونه مجازی با این ابعاد رو زد و بالغ بر شش ساله که در این زمینه فعالیت میکنه .
امروز سوم بهمن ماه ، سیزده روزه که ادمین دیگه بین ما نیست. سیزده روز طول کشید تا بتونیم دکمه های کیبورد رو به بازی بگیریم و این کلمات پر از درد رو تایپ کنیم. سیزده غروب دلتنگی بی حضور پر از امید ، پر از زندگی ، پر از پشتکار و پر از خلاقیت ادمین گذشته.
محمد جوشنی به گردن خیلی ها حق داره ، خیلی ها که برای اولین بار جسارت قلم به دست گرفتن رو پیدا کردن و این روزها در بازار تالیف اسمشون زبون به زبون میچرخه ، خیلی ها که برای اولین بار در این فضا دیده شدند ، خوانده شدند و به بار نشستند ، خیلی ها که از سر دیوار های بلند تنهایی و غربت پر کشیدند و اینجا ساکن همیشگی شدند . خیلی ها که به قصد پر کردن اوقات فراغتشون برای اولین بار عضو شدند و حالا سالهاست که سایت مامن تنهایی ها و ناراحتی هاشونه ..
محمدی که نسبت بهش بی انصافی شد و همیشه گذشت و اهمیت نداد. که برخلاف تمام مشکلات کوتاه نیومد و دست از کار نکشید ... به خاطر رسالتی که روی دوش خودش احساس میکرد.
اون رسالت حالا روی دوش همه ی ماست. همه ی ما که توی روزهای خوشی کنارش بودیم و حالا باید امانت دار میراثی باشیم که به یادگار گذاشته.
دست ایشون از دنیا کوتاهه. از همین جا خواهش میکنم از همه ی کسانی که به هر دلیلی از محمد دلخوری داشتند که حلالش کنند. که هر کسی که بشناسدش میدونه این پسر چقدر با محبت و دل نازک بود ، و تمام جدیت و دیسیپلینی که توی این فضا داشت به خاطر مسئولیتی بود که به عهده داشت.
اداره ی سایت بعد از ایشون دست برادرشونه. با امید به هر روز پربارتر شدن و به اوج رسیدن نتیجه ی شش سال زحمت شبانه روزی محمد جوشنی.
سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها ، به باران
برسان سلام ما را ...
آخرین ویرایش توسط مدیر: